سوانح هوایی در آسمان ایران، موضوع تازهای نیست و بسیاری از ما پس از انقلاب سال ۵۷ در ایران بارها شاهد سقوط هواپیماهای مسافربری و جنگنده نظامی بودهایم که گاهی علاوه بر سرنشینان هواپیما، موجب خسارات زیادی به مکانهای مسکونی و نیز ساکنین آنها شده است.
در تمام چهار دهه گذشته، حکومت ایران بارها سقوط هواپیما را ناشی از نقص فنی، اشتباه خلبانان، خطای پدافند زمینی و بدی آب و هوای مسیر اعلام کرده است. پس از هر سقوط درد عظیمی فضای جامعه را متاثر میکرد و آنچه بیش از همه به گوش میرسید فرسودگی سیستم حمل و نقل هوایی ایران در پی تحریمهای بینالمللی بود. هر چند آخرین سقوط هواپیما مسافربری تمام معادلات و تصورات ذهنی را بههم زد.
هواپیمای اوکراینی روز ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ سقوط کرد و مسؤولین دولتی و هواپیمایی کشوری در اولین واکنش سعی داشتند تا این واقعه را نیز یک حادثه هوایی دیگر در آسمان ایران نشان بدهند. هر چند این بار دسترسی سریع به اطلاعات و تکنولوژی موضوع را خیلی زود آشکار کرد.
بلافاصله چندین نفر که موفق شده بودند تا از لحظه اصابت موشک به هواپیما فیلمبرداری کنند، آن را در شبکههای اجتماعی قرار دادند و علاوه بر آن تصاویر ماهوارهای که کشورهای دیگر به آن دسترسی داشتند نیز حمله موشکی را اثبات میکرد. در نهایت حکومت ایران پس از گذشت سه روز، علت اصابت موشک به هواپیمای مسافربری را خطای انسانی پدافند زمینی سپاه اعلام کرد.
از آن واقعه هولناک چندین ماه گذشته، اما موجب شد تا زوایای دیگری از حوادث هوایی در آسمان ایران مورد تردید قرار بگیرد. پس از سقوط هواپیمای اوکراینی، به دلایل متعددی موضوع آن در حد و مرزهای یکی از حوادث داخلی در ایران باقی نماند؛ چرا که هواپیما متعلق به خطوط هوایی ایران نبود و دولت اوکراین به عنوان یکی از طرفهای قربانیان با دولت ایران روبهرو شده بود؛ همچنین کشتهشدگان تنها تابعیت ایرانی نداشتند به همین دلیل، دولتهای دیگری همچون دولت کشور کانادا و سوئد نیز رودرروی دولت ایران خواستار شفافیت در این باره شدند.
در همین رابطه علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی ایران ابتدا اعلام کرد که جعبه سیاه هواپیما آسیبدیده و امکان بازیابی اطلاعات آن ممکن نیست و پس از آن در جریان کنفرانسی اعلام داشت که ایران توانایی استخراج اطلاعات جعبه سیاه را در شرایط عادی دارد و اگر هم نیاز باشد از کشورهای دیگر کمک میگیرد؛ با این حال مشخص شد که ایران تکنولوژی خواندن و بازیابی اطلاعات درون جعبه سیاه هواپیما را ندارد و پس از چندین ماه رایزنی، ایران جعبه سیاه آن هواپیما را به کشور فرانسه فرستاد.
اما با گذشت چندین دهه از حوادث هوایی در آسمان ایران، این پرسش همچنان قابل طرح است که آیا حکومت ایران در بسیاری از حوادث هوایی شفافیت و اطلاعرسانی کافی را در مورد نحوه سقوط هواپیماها داشته است یا خیر؟ به همین جهت تنها به بررسی چند نمونه از حوادث سقوط هواپیما در ایران که همچنان در هالهای از ابهام است میپردازیم.
سقوط هرکولس سی-۱۳۰، هواپیمای نیروی هوایی ارتش
سقوط هواپیمای هرکولس سی-۱۳۰ که در مهرماه ۱۳۶۰ حوالی تهران اتفاق افتاد، بیشک یکی از مهمترین حوادث هوایی ایران به شمار میرود. در این حادثه ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، جواد فکوری، موسی نامجو و محمد جهانآرا که همگی از فرماندگان ارشد نظامی بودند، کشته میشوند و نیروی هوایی ارتش، وزارت دفاع، ستاد مشترک ارتش و قائم مقام سپاه پاسداران در یک روز با خلاء فرماندهان خود مواجه میشوند.
این فرماندهان نظامی پس از موفقیت در عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان برای ارائه گزارش آن عملیات به آیتالله خمینی، از اهواز رهسپار تهران میشوند که در این حادثه همگی جان خود را از دست میدهند؛ به گفته بسیاری از فرماندهان نظامی این حادثه موجب میشود تا معادلات جنگ ایران با عراق تغییر کند و فتح خرمشهر به هشت ماه پس از آن واقعه و جنگ نیز بیش از هفت سال دیگر ادامه پیدا کند.
سرهنگ دوم محمد علی شریف النسب که از فرماندهان و نیروهای بازنشسته ارتش است در گفتوگویی با تاریخ ایرانی معتقد است سقوط امرای ارتش و جنگ تصادفی نبوده است. وی به مصاحبه شاهدان سقوط هواپیما و مستندات زیادی که برجای مانده است اشاره میکند و معتقد است: «آقایان رحیم صفوی، ری شهری و محسن رضایی در جریان این سقوط عمدیاند اما بنا به مصلحت حرفی نمیزنند.»
محمود خرم دل، کمک خلبان هواپیما که موفق میشود از این حادثه جان سالم به در برد واقعه را این گونه شرح میدهد که پس از برخاستن هواپیما از اهواز تا حوالی تهران همه چیز مرتب بوده است که ناگهان سیستم برق هواپیما قطع میشود و با خاموش شدن موتورها تمام سیستم هیدرولیک نیز از کار میافتد. سرتیپ فکوری به کابین خلبان میآید و تلاش میکند تا مشکل را برطرف کند اما چنین احساس میشد که او متوجه شده است که مشکل فراتر از قطع برق است. درنهایت هواپیما به سختی در بیابان فرود میآید و کمک خلبان موفق میشود پیش از انفجار بر اثر آتش گرفتن سوخت، خود را از پنجره جلوی هواپیما خارج کند.
همچنین ناخدا هوشنگ صمدی، از فرماندهان تکاوران نیرو دریایی ارتش، در آذر ماه ۱۳۹۶ در مصاحبه با روزنامه صبح ایران «قانون» به این ماجرا اشاره میکند: «هواپیما را با موشک پدافند خودی زدند و باعث سقوط آن شدند. در آن زمان من و یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیز قرار بود با این هواپیما به تهران بیاییم که به علت کمبود جا موفق نشدیم و همین سبب شد تا شهید نشویم.»
شلیک پدافند خودی به جنگنده سرلشگر بابایی
عباس بابایی، معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی، به همراه سرتیپ نادری مرداد ماه ۱۳۶۶ برای شناسایی منطقه جنگی و تعیین راهکار اجرای عملیات با جنگنده اف-۵ وارد آسمان عراق میشوند؛ آنها پس از انجام عملیات و به هنگام بازگشت و در مرز ایران مورد هدف گلولههای تیربار ضدهوایی خودی قرار میگیرند که در این حادثه تیر به ناحیه گردن سرلشگر بابایی اصابت میکند و کشته میشود.
در همین مورد در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۱۳۹۲، حسن روحانی در مصاحبهای با ایلنا به این موضوع اشاره کرد و در پاسخ به این سؤال که در زمان مسئولیت شما به عنوان فرمانده پدافند هوایی، سرلشگر بابایی مورد حمله پدافند خودی قرار گرفت، عنوان میکند که هدفگیری جنگنده عباس بابایی توسط پدافند هوایی صورت نگرفت بلکه توسط یک سرباز بسیجی در نزدیک مرز صورت گرفت؛ او به تصور این که هجوم هوایی صورت گرفته با توپ زمینی اقدام به شلیک به آن جنگنده میکند.
سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارتش و سپاه
در دی ماه ۱۳۷۳، هواپیمای حامل فرماندهان نیرو هوایی ارتش در نزدیکی فرودگاه اصفهان ناگهان سقوط میکند. در این پرواز تیمسار ستاری فرمانده نیرو هوایی ارتش، سرتیپ اردستانی معاون عملیات نیروی هوایی، خلبان یاسینی معاون هماهنگکننده و رئیس ستاد نیروی هوایی ارتش و چندین نفر دیگر از اعضای نیرو هوایی کشته میشوند. هواپیمای آنها بالافاصله پس از بلند شدن از فرودگاه اصفهان با بروز مشکل مواجه میشود و در آخرین تماس با برج مراقبت اعلام میکنند که در حال بازگشت به سمت فرودگاهاند؛ ناگهان تماس آنها قطع می شود و در فاصله ۶۴ کیلومتری فرودگاه در جاده نایین-یزد سقوط میکنند و تمام سرنشینان آن کشته میشوند. برخی منابع خبر از لغو شدن ماموریت پروازی آنها در آخرین لحظات قبل از پرواز به تهران میدهند که هرگز این خبر به آنها نمیرسد و اتفاقات روز سقوط هواپیما را با ابهامات بسیاری همراه میدانند که تا به امروز در این باره اطلاعرسانی زیادی نشده است.
یک سال پس از این واقعه، در دی ماه ۱۳۸۴، هواپیمای فالکون ۲۰ متعلق به نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نزدیکی ارومیه سقوط میکند؛ در این پرواز سردار احمد کاظمی فرمانده نیروی زمینی سپاه، سرتیپ مهتدی جعفری فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله، سرتیپ سلیمانی معاون عملیات نیروی زمینی سپاه، سرتیپ شاه مرادی معاون اطلاعات نیروی زمینی سپاه و بسیاری دیگر از فرماندهان سپاه کشته میشوند. در این حادثه نیز موتورهای هواپیما به طور ناگهانی از کار میافتد و هرگز در مورد علل سقوط آن هواپیما اطلاعرسانی شفافی نمیشود.
در تاریخ هوانوردی ایران بیش از دو هزار نفر در سوانح مختلف هوایی کشته شدهاند که حدود نود درصد آن مربوط به حوادث هوایی پس از انقلاب ۵۷ است. همان طور که در ابتدای متن هم اشاره شد به جز حادثه اخیر سقوط هواپیمای اوکراینی، که آن هم به دلیل فشارهای بینالمللی توسط دولتهای طرف درگیر این ماجرا اتفاق افتاد، هرگز در خصوص اطلاعات جعبه سیاه هواپیماهایی که در داخل ایران سقوط کردهاند، اطلاعرسانی شفافی صورت نگرفته است. در این خصوص خانوادههای کشتهشدگان نیز، به دلایلی بسیاری از دسترسی به اطلاعات حقیقی بازماندهاند و هرگز علل اصلی بسیاری از این حوادت با قطع و یقین در اختیار عموم قرار نگرفته است.
هر چند شاید این بار با پافشاری بازماندگان هواپیمای اوکراینی، حکومت ایران پرده از اسرار این سقوط هولناک بردارد و این سرآغازی باشد برای روشن شدن بسیاری از ابهامات در خصوص سایر حوادث هوایی که با سقوط ناگهانی جامعه را بهتزده کرد.